۱
بد نیست در این مقاله سری به خانه مردی بزنیم که نگاه معترضانه و واقع گرایانه اش به جهان پیرامون و کائنات، زبان زد عام و خاص بود.
او کسی نیست جز صادق هدایت، یکی از پایهگذاران اصلی داستاننویسی مدرن در ایران . هدایت با جهان بینی و قلم منحصربه فردی که داشت، دورنمایی خاص و متفاوت از جریانها و سنتهای رایج در جامعه ترسیم میکرد. و همینطور از جمله افرادی بود که شکل و روشِ جدیدی را در داستاننویسی فارسی پدید آورد بود.
او معترض و منتقد زمان خودش بود و از خرافهپرستی، استبداد، فقر، جنگ و حتی تظاهر به زیبایی زندگی نفرت داشت. دنیایی که به قلمِ هدایت خلق میشد، کاملا بی تعارف، واقعی و نشات گرفته از حقیقت روزگاری بود که در آن می زیست.
هدایت از نویسندگان و مترجمان بزرگ و از پیشگامان داستاننویسی نوین در ایران است. رمان بوف کور او، یکی از برجسته ترین و درخشانترین آثار ادبیات داستانی معاصر ایران به شمار می آید.
این نویسنده خلاق، در سال ۱۲۸۱ در تهران متولد شد و پدرش هدایت قلی خان، وزیر علوم در دوره ناصرالدین شاه و مادرش زیور الملوک بود. او دو برادر و سه خواهر داشت و صادق کوچکترین فرزند این خانواده هشت نفره بود.
صادق در سال ۱۲۹۶ برای نخستین بار در مدرسه فرانسوی سن لویی، با ادبیات جهان آشنا شد. یک نکته جالب این است که او در به کشیش مدرسه درس فارسی می آموخت و کشیش مدرسه هم او را با ادبیات جهان آشنا میکرد. در همین دانشسرا بود که هدایت به علوم متافیزیک علاقه پیدا کرد و همین اشتیاق و پیوستگی، سبب شد تا او بعدها نوشته هایش را با همین موضوعات منتشر کند.
۳
اما متاسفانه در سال ۱۳۵۷ و آغاز انقلاب اسلامی، این بنا هیچ گاه به مرکز ادبی بدل نشد و خانه صادق هدایت در اختیار دانشگاه علوم پزشکی و بیمارستان امیر اعلم قرار گرفت و بعد از آن در نهایت به مهد کودکی در صادقیه تبدیل شد. اما قصه این خانه به همین جا ختتم نشد و در سال ۱۳۷۸ زمانی که تصمیم گرفتند تا خانه صادق هدایت را در فهرست آثار ملی ثبت کنند، این مهد کودک تخلیه و تعطیل شد. اما امروز متاسفانه این بنا حال و روز خوبی ندارد و اکنون، حیاط آن به مکانی برای انبارِ ضایعات بیمارستان امیر اعلم تبدیل شده است.
درست است که انسانها، بعد از رفتن هر فرد، فقط و فقط باید با آثارش او را به باد بیاوردند، اما شاید یک خانه هم بتواند، آن نمادی باشد که دیگران برای زنده نگه داشتن نام مشاهیرشان، از آنها یاد کنند. و کاش ما بتوانیم در نگهداری از آثار و میراث هنرمندان سرزمینمان بیشتر بکوشیم، چرا که شاید زیستِ هرکدامشان، بهترین درس برای مسیر حیاتِ ما باشد.
۲
آثار این هنرمند مولف و برجسته را می توان به پنج بخشِ داستان، ترجمه، تحقیق، نمایشنامه و سفرنامه تقسیم کرد. کیفیت زندگی صادق هدایت از کمیت زندگی او بیشتر بود و بی آن که حیاتش به نیمه یک قرن برسد چشم از جهان فروبست.
در این مقاله اما می خواهیم بدانیم که خانه این مردِ مشهور اما بسیار جوان، تا چه اندازه شبیه به دنیای او بود.
در ابتدا باید گفت که خانه صادق هدایت در حقیقت متعلق به هدایت قلیخان اعتضادالملک پدر او بوده است، یعنی همان مکانی که صادق و خانواده اش در آن زندگی میکردند. این خانه، در نزدیکی یکی از محله های قدیمی بهارستان و در خیایان تقوی بنا شده است. بنایی ۱۴۰۰ متری، که از خانه های تاریخی یادگاری از عهد قاجار است و از نظرِ ساخت و معماری زیبایی که دارد، در خور تماشاست.
در حیاط از نوع دو لنگه است و باغچه داخل آن، به سبک باغچه های ایرانی ساخته شده است. ساختمان اصلی این خانه، دو طبقه بنا شده و یک حوض سنگی، در مرکز حیاط قرار دارد که اطراف آن چهار باغچه های کوچک، فرا گرفته است. اما کاشیهای حیاط که زیباترین بخش بیرونی این عمارت هستند، در ابعاد ۲۰ در ۲۰ ساخته شده و نقاشی هایی از چند مرد با پوشش قاجار، گل و فرشتههای نیمه عریان بر روی او نقش بسته اند. در معماری های قدیم، ساختِ خانه ها، بدون زیر زمین به هیچ عنوان ممکن و منطقی نبود، و این خانه ها هم زیرزمینی بزرگ دارد که بنا روی آن ساخته شده است.
اما در سال ۱۳۵۳ بانو فرح پهلوی، این خانه مشهور را خرید، تا آن را تبدیل به مرکز ادبی صادق هدایت کند، به این ترتیب در همان سالی که این بنا خریداری شد، کار بازسازی و مرمت آن هم آغاز شد. فرح پهلوی، نامهای به تمامِ وراث و خانوادهِ هدایت فرستاد و از آنها خواست تا اگر وسیلهای از صادقِ فقید دارند، به امانت به این خانه تحویل دهند، تا در انظار عمومی به نمایش در بیاید.
جاویدو در زمینه تولید محتوا و ساخت تیزر برای فروش خانه و ملک و همچنین کارشناسان فروش فعالیت می کند.
شماره تماس: ۸۸۸۹۸۳۸۳
طراحی شده با ❤ در 1401 خورشیدی