محمد نوری

منزل صدای مخملین قرچ قرچ. پیرمرد سیه چرده با دست های نیمه سوخته گاری لبریز از نوبرانه های تابستانی اش را هل می دهد و برای این که مطمئنم کند که نشانی خانه استاد محمد نوری را درست می دهد بی خیال عرق ریزان تیرماهی می شود و دست به بنا گوش می برد و […]